سردار بسیجی شهید باشی مومنی ساتیاروند

سردار بسیجی شهید باشی مومنی ساتیاروند
فرزند: عباس
تاریخ تولد: 1307
محل زندگی: شهرستان پلدختر _ روستای ولیعصر و مدتی در پلدختر
تحصیلات: خواندن نوشتن
تاریخ شهادت: 1361/2/21
محل شهادت: عملیات آزاد سازی خرمشهر
گلزار شهید: گلزار شهدای پلدختر

زندگی نامه سردار بسیجی شهید باشی مومنی

شهید باشی مومنی عشایر زاده بود. در یکی از منطقه های عشایری اطراف روستای ولیعصر به دنیا آمد.
دوران نوجوانی و جوانی را در روستای ولیعصر سپری نمود.
شهید خواندن و نوشتن را به صورت معلمان عشایری فرا گرفت و زندگی خود را با دامداری و کشاورزی شروع کردند.
شهید باشی مومنی از لحاظ اخلاق و ایمان در روستای ولیعصر و پلدختر سر آمد بودند.
فردی متدین، با اخلاص، با ایمان، با تقوا، مهمان نواز و از همان اول جوانی قبل از انقلاب ؛ اهل نماز ، قرآن، خمس و زکات بودند.
شهید باشی مومنی یکی از بانیان پایه گذاری مسجد روستای ولیعصر (عج) می باشند و ارتباط مستقیم با روحانیت داشت.
در ماه مبارک رمضان و محرم، روحانی هایی که از قم اعزام می شدند در منزل ایشان به مدت یکماه مهمان بودند.
شهید باشی مومنی حدودا در سال 1353 وارد مبارزات سیاسی شد و در شکل گیری انقلاب در شهرستان پلدختر فعالیت‌های سیاسی و در گیری های مسلحانه با رژیم شاه داشتند.
زمانی که بحبوحه انقلاب بود. فرمانده ژاندارمری بنام " شکیبا " مردم را زیاد آزار می داد. که شهید باشی مومنی همراه دوستانش به شکل مسلحانه در ضلع جنوبی پلدختر شکیبا را ترور میکند تا او را به قتل برسانند ولی متاسفانه شکیبا مورد تیر کلت قرار نمی گیرد. و جانش را سربازانش نجات می دهند.
بعد از مدتی بنا به گزارشاتی که از شهید باشی داده بودند. شبانه ژاندارمری به منزل وی حمله می‌کنند. ولی شهید یک ساعت قبل از آمدن آنها اسلحه کمری خود را همراه دویست عدد فشنگ توسط همسرش مرحومه حاج مهپاره ساتیاروند به منزل همسایه شان انتقال می دهد.
و همچنین عکس امام خمینی در دیوار اتاق منزلش نصب بود که خانواده ایشان می خواهند عکس را از دید ماموران شاه مخفی کنند که شهید باشی از در آوردن عکس مخالفت میکند و میگوید: بگذار بدانند که ما پیرو خط امام خمینی هستیم.
نیروها وارد منزل شهید شدند و خانه را زیر رو کردند و هیچ اسلحه ای را ندیدند و شهید را دستگیر کردند و بعد از سه روز شکنجه از او اعترافی نکشیدن و او را آزاد کردند.
شهید باشی مومنی هرگز دست از نبرد با رژیم شاه بر نداشت و مردم خاطرات زیادی از رشادت های شهید علیه شاه دارند.
بعد از پیروزی انقلاب همیشه در راه امام خمینی پیشگام بودند.
در کمیته و ژاندارمری آن موقع به عنوان " جوان مرگ " شروع به خدمت کرد و علاقه وافری که به امام خمینی(ره) داشتند. شبانه روز به انقلاب خمینی خدمت می کرد و خسته نمی شد ؛ با اینکه بیش از پنجاه سال سن داشت احساس کهولت و پیری نمی کرد.
امام خمینی (ره) دستور تشکیل بسیج بیست میلیونی دادند و ایشان با شور شوق مثل جوان بیست ساله یی پر انرژی و پر تلاش و کارآمد وارد بسیج شدند و همراه بسیجیان پایگاهی تشکیل دادند و شبانه روز برای حفاظت از جان مردم در مقابل منافقان ضد انقلاب ایستادگی و دفاع میکردند.
(که در حال حاضر به نام پایگاه مقاومت بسیج شهید باشی مومنی می باشد).
جنگ تحمیلی شروع شد.
شهید باشی مومنی به فرمان امام لبیک گفتند و در خط مقدم در عملیاتهای متعددی حضور داشتند که در تاریخ 1361/2/21 در عملیات بیت المقدس در آزاد سازی خرمشهر در ردیف نیروهای خط شکن در خاکریز آخر که دیگر خاک ریز دشمن بود با هدف گلوله آرپی چی دشمن به شهادت می‌رسد و روح بزرگش با سید الشهدا مشهور میگردد.
ضمنا ایشان داری نه فرزند میباشد که شش نفر از آنها بنام: فرمانده دلاور شهید محمد باقر مومنی، پاسدار علی اکبر مومنی، پاسدار علی اصغر مومنی، بسیجی حاج محمد صادق مومنی، جانباز الیاس مومنی، جانباز حاج رهبر مومنی که همه در خط مقدم جبهه حضور فعال داشتند.

قسمتی از وصیت نامه شهید باشی مومنی :
ای فرزندانم! ای امت اسلامی مردم پلدختر! دست از انقلاب و امام بر ندارید و از انقلاب دفاع کنید و همیشه در صحنه باشید و طرفدار نظام انقلاب باشید که انشاء الله بتوانید انقلاب تان را به انقلاب مهدی ( عج) متصل کنید.

روحش شاد یادش گرامی

📝 سرکار خانم مهناز اصغری