سخن را به نام مبارک الله آغاز می کنم که مبدا هستی و چشمه جوشان حیات وجود است و گواهی می دهم که خدایی جز او نیست.
اشهدان لا اله الا الله و گواهی می دهم که شریکی ندارد و او یگانه است و هیچ چیز را توان مشابهت و مقایست با او نیست و شهادت می دهم که حضرت محمد(ص) بنده و برگزیده اوست و او حلقه آخر زنجیر نبوت است. بر این اصل گواهم که حضرت علی (ع) دوست خدا و جانشین بحق رسول خدا (ص)است.
انشاءالله که زندگی و شهادتم بهترین گواهی بر اثبات اعتقاد به اسلام و حقانیت آن باشد.
و اما اینک که در تداوم خط انقلاب توحیدی و خط سرخ اولیاءالله و استمرار حرکت انبیاء انقلاب اسلامی هر روز با امواجی خروشانتر و کوبنده تر از قبل می رود تا کاخهای قابیلیان را از ریشه برکند.
درخت انقلاب هر روز نیازمند خونی تازه است تا بدان وسیله آبیاری شود.
و این چنین است که این راه را انتخاب نموده و حلقه درب جهاد را زده ام. و با اینکه می دانم هرکسی نمی تواند از این درب به دنیای بالاتر از ماده وارد شود و اگر توفیق و عنایت خداوند شامل حالمان شود لیاقت داشته باشیم خداوند این درب را به رویم بگشاید؛ چرا که بگفته مولا علی (ع) آن
" الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله الخاصه اولیاء "
و این درب را روی دوستان خاص خویش می گشاید و با این دید می خواهم از این جهان گذر کنم و امیدوارم که خداوند توفیق شهادت دهد که از انصار الله و اولیاء الله باشم.
خدایا! به من توفیق ده که در راه تو و برای رضای تو از دیوارهای تمایلات مادی و حیوانی هجرت کنم و بخاطر نزدیکی به تو و برای پیاده شدن احکام اسلام تو در روی زمین با دشمنان تو و با کسانی که سد راه رسیدن به تو هستند مبارزه کنم و لحظه ای دست از جهاد بر ندارم و آنگاه که خودت دانستی به نفس مطمئنه رسیده ام به نزدت رجوع و به جوار رحمتت شرفیابم کن.
خدایا! به من قدرت بریدن رشته هواهای نفسانی و شیطانی و توفیق یافتن فضائل عرفانی و خصائص رحمانی عطا فرما.
خدایا! موانع و دامهای دنیوی که درسر راه من برای رسیدن به توهستند همه رابگسل.
خدایا ! توفیق پاره کردن تمام بندهای عبودیت غیرخودت رابه من عطا فرما.
الهی هب لی کمال الانقطاع الیک:
و انگاه که افتخار رفاقت خاص تو رادریافتم به حضور خودت شرفیابم کن.
خدایا! این دنیا زندان است مرا از این زندان نجات ده.
خدایا! مرا از دنیایی که دیوارهای پولادین مادیش از هر طرف مرا محاصره کرده اند نجات ده.
خدایا! فقط بخاطر تو این راه را برگزیده ام، مبادا روزی هدفی غیر از تو داشته باشم.
اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیل الله.
اینک دیگرزمان آن نیست که خدا رادرکتابخانه ها بجوئیم، خداوند را باید در صحنه های جدال حق و باطل دید.
چشم دل باز کن که جان بینی آن چه نادیدنی است آن بینی
و اینچین به میعاد گاه آمده ام و این راه را آزادانه انتخاب نموده ام و واقعاً در مقابل انقلاب اسلامی شرمسارم که نتوانسته ام خدمتی شایسته بدان کنم.
برادران وخواهران؛ هیچ فکر کرده ای که برای چه خلق شده ایم، ما برای تکامل آفریده شده ایم ونمی توانیم به کمال برسیم جز با دستورات خالقمان و با اطاعت کردن از دین اسلاممان.
ماوظیفه داریم که ازاسلام دفاع کنیم، امروز سرنوشت اسلام دردست ما و شماست.
برادر و خواهر؛ کج اندیشان و کوردلان در کمین هستند که اسلام را از ما بگیرند جوانمردانه بپاخیزید. آستین ها را بالا زده دست ازیاری دین خدا برندارید و قابیلیان و فرعونیان و یزیدیان را تارو مار کنید و به فریاد (هل من ناصرینصرنی) آموزگار بزرگ شهادت لبیک بگوئید و از یاری به وارث آدم (ع) فرزند حسین (ع) دریغ نورزید و همیشه برای اتصال انقلاب اسلامی به انقلاب حضرت مهدی (عج) و سلامتی رهبر کبیر انقلاب اسلامی دعا کنیم.
برادران وخواهران؛ همیشه بگفته اماممان پشتیبان ولایت فقیه باشید سپاه و دیگر نیروهای مسلح که بازوان مطمئن اسلام و انقلاب هستند تقویت کنید.
برادران و خواهران؛ از اختلافات بپرهیزید که خواست شیاطین است و شما را به خدا که از این اختلافات جزیی دست بردارید و کمتر به فکر تفرقه باشید، اختلاف باید در صف دشمنان خدا و قابیلیان باشد.
جان گرگان و سگان ازهم جداست متحد جانهای مردان خداست
خدایا اینک که درخانه تونشسته ام و فقط به تو توجه دارم و روبه کعبه تو دارای قدرت یگانه دراین خلوت سرا که عیز از من و تو کس نیست، عاجزانه از تو می خواهم که انقلاب اسلامی را در سرتاسر جهان صادر کنی و لشگریان خودت را بر لشگریان شیطان پیروز کنی ای حقیقت مطلق.
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
والسلام، پاسدار محمدباقر مومنی مورخه 62/11/15 شنبه